داستان عجیب پیراهن تیم ملی ایران
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۹۳۳۱۴
آفتابنیوز :
در روزهایی که فوتبال ایران در عرصه ملی شگفتی چندانی برای مخاطبانش ندارد و دستاوردی هم به جا نگذاشته، شاید پرداختن به این موضوع که چرا خبری از طراحی پیراهن جدید برای تیم ملی ایران نیست، چندان متناسب با شرایط کنونی نباشد. با وجود آن، کیست که نداند جزئیات قرار است تشکیلدهنده کلیات باشند و اگر همین حداقلها به درستی رعایت نشود، نتیجهاش یک شکست مدیریتی دیگر خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در داستان پیراهن تیم ملی، مدیران مختلفی که بر صندلی فدراسیون فوتبال نشستهاند، طعم شکست را چشیدهاند. حالا به غیر از محمد دادگان، بقیه کموبیش، توفیقی هم نداشتهاند. توفیق به این معنی که رئیسی در آن حد از حرفهایگری زمام امور را به دست نگرفته تا بتواند از طریق اسپانسر تهیهکننده لباس، پول خوبی نصیب ایران کند.
فدراسیون فوتبال ایران در زمره معدود فدراسیونهای رنکینگ زیر ۵۰ فیفا محسوب میشود که پولی بابت پوشیدن لباس با برندهای مختلف نمیگیرد. فاجعه این یکی وقتی بیشتر به چشم میآید که مشخص شود بخش اعظمی از درآمد فدراسیونهای فوتبال کشورهای مختلف از همین طریق حاصل میشود. فدراسیونهایی که اصول حرفهای را از بر هستند، با بستن قراردادهای حرفهای و بعضا طولانیمدت، میلیونها دلار از این طریق کسب درآمد میکنند. در ایران، ولی این مسیر کاملا وارد کانال غیرحرفهای شده و حتی دیده شده که فدراسیون برای پوشیدن لباس یک برند، به آنها پول هم پرداخت کرده است! این همان شاهکاری است که در جام جهانی روسیه رقم خورد. فدراسیون برای اینکه بتواند تیم را با لباس آدیداس به جام جهانی بفرستد، قراردادی تجاری منعقد کرد که ۳۰ درصد هزینه لباسهای مورد نیاز را بپردازد، ولی در عوض از سود فروش آن لباسها در سراسر دنیا (!) شریک شود.
تبلیغ
خودرو45 برای وقتت ارزش قائله! ماشینتو یک روزه نقد میکنه.
درخواست فروش
yn-ad
نتیجه کاملا مشخص بود؛ عملکرد ایران در جام جهانی و البته عدم رعایت کپیرایت در ایران، اجازه نداد تا این قرارداد غیرحرفهای منتج به درآمدزایی شود. بحث پیراهن تیم ملی در ادوار مختلف هم خبرساز بوده است. اینکه چرا ایران نباید مثل تیمهای مطرح دنیا از برندهای کلاس جهانی استفاده کرده و از کنار آن درآمدزایی کند، یک بحث است. بحث دیگر اینکه حتی در استفاده از برندهای داخلی هم قواعدی که سودی به فوتبال ملی برساند، چندان رعایت نمیشود. برای رسیدن به این بخش ابتدا بهتر است بهطورکلی لباسهایی که تیم ملی در ادوار مختلف به تن داشته مورد بررسی قرار بگیرد.
آدیداس محبوبترین برندی است که تیم ملی به تن کرده؛ آنهم بیش از یک دوره جام جهانی. پوما هم دیگر برند معروفی است که لباسهای این برند در جام جهانی به تن بازیکنان تیم ملی نشسته. اتفاقا همکاری با این برند آلمانی ظاهرا تنها همکاری در زمینه تهیه لباس برای تیم ملی است که دستاورد مالی داشته و فدراسیون از پوما برای پوشیدن و تبلیغ این لباس پول گرفته است. برند نهچندان معتبر لگیا هم روزگاری بر تن تیم ملی نشسته است. آلاشپرت آلمانی هم دیگر نمونهای از برند خارجی است که تیم ملی به تن کرده و با آن حکایتها داشته است. اتفاقا دستورالعمل بستن قرارداد با آلاشپرت حتی با وجود غیرحرفهایبودن از دیرباز در دستور کار رؤسای مختلف قرار گرفته و ظاهرا قرار نیست تغییری حاصل شود.
ماجرا از این قرار بود که برای جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، ایران تنها کشور حاضر در جام بود که برند آلاشپرت را به تن داشت؛ یک تبلیغ بزرگ در سطح جهانی برای برندی کمترشناختهشده در دنیای فوتبال. با وجود این، مسئولان فدراسیون فوتبال از همین قرارداد هم نتوانستند پولی به جیب بزنند. آنها از این خوشحال بودند که با برند مربوطه توافق کرده بودند تا سقف مشخصی مثلا ۳۵۰ هزار دلار، لباس و تجهیزات ورزشی بهصورت رایگان دریافت کنند و در صورت نیاز به مصرف بیشتر، آن وقت مابقی اجناس را با اعمال تخفیف خریداری کنند. داستان وقتی پیچیدهتر شد که مشخص شد تعدادی از لباسهایی که به دست فدراسیون فوتبال ایران میرسد نظارت اصل برند آلمانی را ندارد و از کیفیت مطلوبی هم برخوردار نیست.
چنین شد که برای دوره بعدی جام جهانی، فدراسیون به اصرار کارلوس کیروش دوباره به سمت آدیداس چرخید تا این بار باز هم تیم ملی برند معتبری به تن کند. فدراسیون قرارداد همکاری با آدیداس را تنظیم کرد، ولی دولت هم مانع از محققشدن کامل یک قرارداد حرفهای شد. آن زمان شایعه شد که وزارت صمت مصوب کرده هر برند خارجی که قرار است در این زمینه با ایرانیها همکاری کند، باید بخشی از تولیداتش را به داخل ایران بیاورد؛ پیشنهادی که باعث شوکهشدن مسئولان آدیداس شده بود و قرارداد از حالت اسپانسری به تجاری تغییر کرد تا نهتنها ایران پولی از آدیداس نگیرد، بلکه مجبور شود برای تهیه لباس به آنها پول هم بدهد. پس از این کشوقوسها دوباره تصمیم بر این گرفته شد تا ایران برند ایرانی را امتحان کند.
البته پس از آنکه درخواستش برای مزایده از سوی برندهای خارجی نادیده گرفته شد، دیگر چارهای به غیر از پوشیدن برند ایرانی نبود. جالب آنکه در این همکاری هم باز فدراسیون پولی عایدش نمیشود و ظاهرا لباسها بهصورت رایگان در اختیار تیم ملی قرار میگیرد. رئیس و دیگر مسئولان فدراسیون فوتبال هم به همین مقدار که قرار نیست در این زمینه پولی هزینه کنند، رضایت دارند.
حالا مشخص نیست سرنوشت تهیهکننده پوشاک تیم ملی در ادامه مسیر به کجا کشیده شود، ولی از آنجا که برند معتبری پا پیش نمیگذارد و فضای شعار حمایت از کالای داخلی هم همچنان داغ است، بعید است در آیندهای نزدیک چنین رویهای تغییر کند. بااینحال حداقل در این میان باید پارامترهای اولیه رعایت شود. یکی از آنها نیاز به رونمایی از لباسهای جدید است. این روزها و پس از برگزاری رقابتهای جام جهانی و جام ملتها، کشورهای مختلف از لباسهای جدید خود رونمایی کرده تا فصلی نو را رقم بزنند. در ایران، ولی برعکس دیگر کشورها هنوز خبری از طراحی و تهیه پیراهن جدید برای تیم ملی نیست و بازیکنان هنوز همان پیراهنهای دو تورنمنت اخیر را به تن میکنند. نوعی درجازدن آزاردهنده که علاوه بر برجستهکردن ضعف مدیریت در این زمینه، نیاز به خلاقیت طراحی و نوآوری را هم داد میزند.
بعید است کسی در فدراسیون حتی این روزها به ذهنش خطور کرده باشد که نیاز به طرحی جدید برای پیراهنهای تیم ملی است تا این تیم حداقل در جزئیات از سایر رقبا عقب نیفتند؛ هرچند در کلیات هم نیاز به طرحی نو در مدیریت فوتبال است تا این رشته دوباره همان شور و هیجانی را که پیشتر نزد مردم ایجاد میکرد، بازآفرینی کند.
منبع: شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: پیراهن تیم ملی فدراسیون فوتبال فدراسیون فوتبال جام جهانی حرفه ای تیم ملی لباس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۹۳۳۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیر جدیدی در نقش منصور بهرامی ایفای نقش میکند
به گزارش صدای ایران از ایسنا، کمپانی فرانس تیوی حق پخش جهانی فیلم بیوگرافی «منصور» به کارگردانی «رومالد بولانژه» را در اختیار گرفته که روایتی از زندگی منصور بهرامی تنیسور مشهور از ایرانی و مهاجرت او به فرانسه، دست و پنجه نرم کردن با فقر و سپس به شهرت رسیدن در فضای بین المللی است.
امیر جدیدی بازیگر ایرانی که بیشتر برای بازی در فیلم «قهرمان» برنده جایزه بزرگ کن ۲۰۲۱ به کارگردانی اصغر فرهادی در سطح بین المللی شناخته میشود، نقش منصور بهرامی را بازی خواهد کرد.
این فیلم محصول مشترک فرانسه و بریتانیاست و «داون مک دانیل» با همکاری «فیلیپ دی لیون» نگارش فیلمنامه این فیلم را بر عهده داشتهاند.
منصور بهرامی تنیسور ۶۸ ساله متولد ایران، به دلیل سبک بازی سرگرم کننده و داستان زندگی خارق العاده اش، چهرهای محبوب در مسابقات بین المللی تنیس است.
او که در دهه ۱۹۵۰ در ایران به دنیا آمد، با استفاده از ماهیتابه به عنوان راکت شروع به یاد گرفتن تنیس کرد و از استخر به عنوان زمین بازی استفاده میکرد. او پس از انقلاب به فرانسه رفت و با فقر و بیخانمانی رو به رو شد و شبانه در خیابانهای پاریس پرسه میزد و روزها در رختکن استادیوم رولان گاروس میخوابید، اما هرگز امید خود را از دست نداد.
این فیلم نشان میدهد که چگونه بهرامی از طریق اراده قوی و تیز هوشی، پیچیدگیهای زندگی را بهعنوان یک مهاجر غیرقانونی طی میکند، در حالی که پیوندهای پایداری با نمادهای تنیس که استعداد او را میشناختند، ایجاد میکند تا رویای دوران کودکیاش را برای بازی در رولان گاروس محقق کند.
بهرامی همچنین به نشریه ددلاین گفت: در طول سالها خیلیها به من گفتهاند که داستان من برای اکران در سینما ساخته شده است، و بسیار مفتخرم که فیلمی بلند از زندگی من ساخته میشود و بسیار خوشحالم که رومالد بولانژه کارگردانی فیلم را بر عهده خواهد داشت. او نه تنها یک کارگردان هیجان انگیز است، بلکه مرد دوست داشتنی است. امیر جدیدی هم یک بازیگر استثنایی است و این واقعیت که او یک تنیس باز نیمه حرفهای است یکی از آن شانسهای بزرگ است. ممنون از داون مک دانیل برای نوشتن فیلمنامه زیبایی که همه ما به آن اعتقاد داریم. اگر داستان من بتواند الهام بخش مردم باشد و با آن لبخند بزند، مرد بسیار خوشبختی خواهم بود».
رومالد بولانژه نیز منصور بهرامی را یک قهرمان واقعی توصیف کرد که مقاومت و اشتیاق او الهام بخش افراد بیشماری بوده است و عنوان کرد که بسیار مفتخر است که سفر خارقالعاده او را به پرده سینما میآورم.
فیلم «منصور» امسال در بازار جشنواره کن به خریداران بینالمللی معرفی میشود.